مدتی بود شرایط عکسبرداری نمیشد. کاسه صبرم لبریز شد و کیف دوربین و سه پایه رو برداشتم و از خونه زدم بیرون. سوار ماشین ایستگاه توشیبا شدم و رفتم سمت جنگل سراوان. چون شنبه بود خیلی خلوت بود و این باعث میشه یه عکاس منظره کمتر حرص بخوره. توی پارک ساعت ها مشغول عکاسی بودم. لوکیشین های مختلف رو پیدا میکردم و با زاویه های متفاوت نگاه میکردمشون. اگه چشمم رو میگرفت دوربین و سه پایه رو آماده و صحنه رو ثبت میکردم.
مسیری باریک که دو طرف اون از درخت ها پوشیده شده بود رو داشتم تنها از وسط جاده قدم میزدم و عبور میکردم. ماشینی نبود، با خیال راحت میرفتم و میرفتم و میرفتم. مسیر جاده از مستقیم بودنش درومد و کج شد و منم همینطور ادامه دادم، بازم جلوتر که رفتم دوباره از مستقیم بودن درومده بود، ذهنم یه جرقه زد، به مسیر جاده نگاه کردم، بله... شکل S برعکس بود، این S یکی از زیباترین و محبوبترین قاعده خطوط در ترکیب بندیه، سریع دویدم به عقب که یه کامپوزیشین مناسب پیدا کنم.